خط شکن تحریم هستم
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۷۴۴۹۷۴
تین نیوز
مدیرعامل شرکت حمل و نقل مهان تندر پارسه گفت: صادقانه بگویم در خود آمریکا و درست بیخ گوش این جناب آقای ترامپ بیشمار تجار ، شرکت ها و کارخانههایی هستند که خودشان تمایل دارند با ما همکاری کنند و جالبتر اینکه آنها حتی خودشان راهکار دور زدن تحریم ها را به ما می دهند چون آنها خودشان هم به تحریمهای آمریکا علیه تجارت آزاد اعتقاد ندارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش تیننیوز به نقل از ایلنا،سوگند بنی هاشمی به صراحت می گوید: من خط شکن تحریم هستم چون در شرایط تحریمی کار ما ارزش نه دو چندان که صد چندان پیدا می کند. بگذارید واضح تر حرف بزنم اگر ما فورواردر (بار فرابر) ها در این شرایط سخت تحریمی اقدام بِه تسهیل واردات و صادرات نکنیم ، مملکت فلج می شود در واقع تحریم هایی که آمریکا وضع می کند، میتواند اقتصاد هر کشوری را فلج کند اما این را هم فراموش نکنیم که ایران کشوری پهناوری است ما مرزهای گستردهای داریم.
این جوان فعال بخش خصوصی حمل و نقل در ادامه می گوید: من نسبت سیاسی با کسی ندارم ما هم مثل همه مردم از این وضع خوشحال نیستیم اما وقتی مبادله کالا از مجاری عادی به دلیل تحریم های آمریکا آزادانه و عادلانه نیست باید آستین همت بالا زد و تحریم ها را دور زد و ما هم همین کار را می کنیم.
در خصوص نقش یک فورواردر (بارفرابر) با مدیرعامل شرکت مهان تندرپارسه گفتوگو کردیم که متن آن به این شرح است:
نقش یک فورواردر (بارفرابر) در دوران تحریم چیست؟
ایفای نقش موثر در پیشبرد استراتژی کلان کشور، به منظور کاهش اثرات تحریمهای ظالمانه، با تامین و حفظ راههای ارتباط جهت صادرات و واردات کالاهای ضروری و استراتژیک از مهمترین وظیفه فورواردرها در شرایط امروزی است.
تحریم ها چه اثری بر روی کار فورواردر دارد؟
علیرغم بروز مشکلات اولیه، عزم راسخ فورواردرهای معتبر و آشنا با روشهای تجارت و ارتباطهای بینالمللی موجب شده است با ایجاد ارتباطهای جدید و همکاری با کشروهای مختلف و همچنین ایجاد نمایندگی در کشورهایی که به تحریمهای یکجانبه آمریکا تن ندادهاند کماکان راههای صادرات و واردات بازنگه داشته شود. با همه اینها فورواردرهایی که همچنان با روشهای سنتی به کار خود ادامه دادهاند و به علم روز و ارتباطهای بینالمللی و روشهای نوین حملونقل کالا و دور زدن تحریمها مسلط نیستند به مرور سهم خود را در بازار از دست میدهند.
مشکلات یکی دو تا نیست بطور مثال نوسانات نرخ ارز آیا تاثیراش را بر کار شما نمی گذارد؟
بله به موضوع مهمی اشاره کردید علاوه بر مشکلات ناشی از نوسانات نرخ ارز، که گریبانگیر تمام صفوف نیز شده است، مکانیزمی در قانون توسط وزارتخانه و ارگانهای مربوطه جهت ارسال هزینه حمل به نمایندگی خارج از کشور پیشبینی نشده است و این امر مشکلاتی برای فورواردرهای زحمتکش که در شرایط سخت تحریمی پرچمداران صادرات و واردات در کشور هستند به همراه داشته است.
بعنوان فعال بخش خصوصی دلایل عدم پیشرفت اقتصادی را در چه میدانید؟
پاسخ به این پرسش داستانی به بلندای شب یلدا است. واقعیت تلخ اما این است که دراین چهار دهه نظرهای سلیقهای و متفاوتی توسط مدیران مسئول در وزارتخانهها و ارگانهای مرتبط با رشد و توسعه اقتصاد کشور اعمال می شود در این سالها ما هرگز برنامه تدوین شده محکم و استوار نداشتیم. شب خوابیدیم ، صبح که بیدار شدیم دیدم یک بخشنامه آمد روز بعدش قانونی وضع شد که همه بخشنامههای قبلی را لغو کرد این چرخه الان چهار دهه است که به شکل معیوب می چرخد. غافل از اینکه قدرت یک دولت و کشور اقتصاد آن کشور است کما اینکه اقتصاد ضعیف میتواند پاشنه آشیل هم باشد.
همچنین عدم اعمال سیاستهای کارشناسی و علمی و یا پیگیری نکردن سیاستهای طولانی مدت در غوطه اقتصاد کلان کشور موجب شده است ثبات و آرامش که یکی از ضروریترین ارکان رشد و توسعه اقتصاد است دچار تزلزل جدی شود.
رابطه با آمریکا و از بین رفتن تحریمها چه اثری می تواند بر اقتصاد کشور بگذارد.
به طور کلی اصول تجارت و بازرگانی بر پایه ارتباطهای گسترده بنا شده است اما در عرصه روابط بینالمللی، مراودات اقتصادی بخشی از استراتژی راهبردی کشورها، ذیل ملاحضات سیاسی و امنیتی میباشد. به خصوص که امروزه شاهد هستیم در زمینه اقتصاد از تحریمها به عنوان ابزار فشار در جهت پیشبرد اهداف سیاسی توسط برخی از کشورها استفاده میگردد.
شما گفتید ما فورواردرها آستین همت بالا میزنیم تحریمها را دور میزنیم اما آیا واقعا چنین است؟
بله! من گفتم و تاکید هم میکنم که اینجا نبرد میان قوی و ضعیف است. علیرغم ناپایداری و تغییرات بسیار در قوانین داخلی کشور در زمینه اقتصاد و همچنین تحریمهای روزافزون، یک فورواردر با ذکاوت و خوشنام که با روشهای مدرن تجارت آشنایی داشته و دارای توانایی جهت ایجاد روابط گسترده بینالمللی است میتواند از خلاء ناشی از ضعف فورواردرهایی که به علت عدم تطبیق خود با روشهای نوین بازرگانی بازار خود را از دست دادهاند استفاده کرده و با خلاقیت و نوآوری سهم بیشتری را از بازار صادرات و واردات ایران در اختیار بگیرند.
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
منبع: تین نیوز
کلیدواژه: صادرات و واردات تحریم ها حمل و نقل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۷۴۴۹۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مزه دورکاری در اقتصاد آمریکا
وقتی صحبت از رشد اقتصادی میشود، آمریکا به راحتی اروپا را شکست میدهد. عوامل بسیاری عملکرد بهتر آمریکا را توضیح میدهد؛ از نوآوری در فناوری گرفته تا ذخایر عظیم انرژی از عوامل این اختلاف است. اما یک پاسخ سرراستتر نیز وجود دارد که از پاسخهای قبلی نیز سادهتر است؛ همانطور که رئیس صندوق نفت نروژ در مصاحبهای با فایننشالتایمز در ۲۴آوریل گفت:
به گزارش دنیای اقتصاد؛ «آمریکاییها سختتر کار میکنند.» با این حال به نظر میرسد دورکاری موجب میشود تا کارمندان آمریکایی با وجود برخی ظرافتها و تفاوتها، اندکی اروپاییتر شوند. بر این اساس دورکاری موجب شده تا آمریکاییها کمتر در محل کار حضور داشته باشند؛ اما همزمان با حضور در یک مکان تفریحی، از امتیاز دورکاری بهره ببرند.
در ذهن افراد، کلیشههای اقتصادی مشهوری وجود دارد که عمدتا نادرست هستند؛ اما یکی از استثناها مربوط به این باور است که آمریکاییها ثروتمندترند؛ چون بیشتر کار میکنند. وقتی صحبت از رشد اقتصادی میشود، آمریکا به راحتی اروپا را شکست میدهد. عوامل بسیاری عملکرد بهتر آمریکا را میسازند؛ از نوآوری در فناوری گرفته تا ذخایر عظیم انرژی.
اما یک توضیح تقریبا ساده وجود دارد که چندان بیراه نیست؛ همانطور که رئیس صندوق نفت نروژ در مصاحبهای با فایننشال تایمز در ۲۴آوریل اعلام کرد: آمریکاییها سختتر از اروپاییها کار میکنند. در واقعیت، اعداد نیز این ادعا را تایید میکنند. بر اساس دادههای OECD، بهطور متوسط آمریکاییها ۱۸۱۱ ساعت در سال کار میکنند.
این عدد ۱۵درصد بیشتر از ساعات کار شهروندان اتحادیه اروپا است که میانگین ۱۵۷۱ساعت در سال کار میکنند. این تفاوت فقط محدود به این نیست که اروپاییها چند هفته بیشتر از آمریکاییها را در ساحل بگذرانند. طبق اعلام سازمان بینالمللی کار، روز کاری در بریتانیا، فرانسه و آلمان نیم ساعت کمتر از آمریکا است.
فراغت بهتر است یا ثروت؟با مشاهده این تفاوتها، سوالی که به ذهن میرسد این است کدامیک شیوه بهتری برای زیستن است، پول بیشتر یا وقت آزادتر؟ واقعیت این است که انتخاب سختی برای افراد است. کسانی که در آمریکا هستند طبق برنامههای آمریکایی کار میکنند. کسانی که در اروپا هستند با هنجارهای اروپایی مطابقت دارند.
در واقع سوال کلیدیتر این است که چرا آمریکاییها ساعات بیشتری را کار میکنند. پاسخ به این سوال به یک مشاهده عجیب و جدید منتهی میشود؛ دورکاری موجب شده تا کارمندان گلادیاتور آمریکایی بیشتر شبیه همتایان اروپایی خود شوند.
نخستین حدس نشان میدهد که فرهنگ ممکن است دلیل تغییر ساعات کار باشد. شاید اروپاییها از اوقات فراغت خود بیشتر لذت ببرند. آنها در مورد نحوه گذراندن اوقات فراغت، با شهرهای زیبا، لذتهای آشپزی، کوههای ناهموار و خیلی چیزهای دیگر احاطه شدهاند و تنها یک مسافرت با قطار یا پرواز با تخفیف با آنها فاصله دارند.
ممکن است آمریکا صرفا جذابیتهای کمتری برای ارائه به مسافران داشته باشد و هرآنچه که دارد نیز در پهنه جغرافیایی بسیار بزرگتری پراکنده شده است که تا حدودی توضیح میدهد که چرا اروپا سالانه حدود ۱۵۰میلیون گردشگر، معادل دو برابر آمریکا، از خارج از کشور جذب میکند. نظرسنجیها نشان میدهد که آمریکاییها کار سخت را به خودی خود ارزشمند میدانند. در نهایت این «فردگرایی زمخت» چیزی است که آمریکا را ساخته است.
چوب مالیات بر سر اروپااما مشکل اینکه مساله را در تفاوت فرهنگ خلاصه کنیم این است که تا اوایل دهه۱۹۷۰ بسیاری از اروپاییها بیشتر کار میکردند. ساعات کار در آمریکا همچنان مشابه آن زمان است. تغییر بزرگ این است که اروپاییها اکنون کمتر زحمت میکشند. در نیم قرن گذشته، ساعات کاری در آلمان ۳۰درصد کاهش یافته است.
چیزی فراتر از فرهنگ در حال اثرگذاری است. ادوارد پرسکات، اقتصاددان آمریکایی، به یک نتیجه جنجالی رسید و استدلال کرد که کلید اصلی این معما مالیات است. تا اوایل دهه۱۹۷۰، سطح مالیات در آمریکا و اروپا مشابه بود و ساعات کار نیز به همین ترتیب در یک سطح قرار داشت.
در اوایل دهه۱۹۹۰، مالیاتها در اروپا افزایش یافته بود و به نظر پرسکات، نیروی کار قاره سبز انگیزه کمتری برای کار داشتند. امروزه شکاف قابل توجهی وجود دارد؛ درآمد مالیاتی آمریکا ۲۸درصد تولید ناخالص داخلی است؛ درحالیکه این عدد در اروپا حدود ۴۰درصد است.
اما اثرگذاری مالیات بر عرضه کار چندان ساده نیست. برخی از کارگران ممکن است با توجه به این که میتوانند پول بیشتری را به خانه ببرند، با عرضه ساعات کار طولانیتر به سطوح کمتر مالیات پاسخ دهند. در مقابل، دیگران ممکن است تصمیم بگیرند که درآمد اضافی پس از مالیات به آنها امکان میدهد کمتر کار کنند و همچنان از سبک زندگی مطلوب خود لذت ببرند.
یک مطالعه اخیر توسط یوزف سیگوردسون از دانشگاه استکهلم بررسی کرد که در دوران اصلاح نظام مالیاتی در سال۱۹۸۷، کارگران ایسلندی چگونه به یک سال تعطیلی مالیات بر درآمد واکنش نشان دادند. اگرچه افرادی که انعطافپذیری بیشتری داشتند؛ بهویژه افراد جوانتر در مشاغل پارهوقت واقعا ساعات بیشتری را صرف کار کردند، افزایش کلی ساعات کار نسبت به آنچه مدل پرسکات میگفت ناچیز بود.
مقررات تاثیرگذار استبه نظر میرسد در تعیین میزان عرضه نیروی کار، مقررات اهمیت بیشتری دارد. قوانین اروپا به کارگران قدرت زیادی میدهد و مواردی، چون سیاستهای سخاوتمندانه مرخصی والدین و قوانین سختگیرانهتر در مورد اخراج کارکنان را دربرمیگیرد.
بسیاری از کشورهای اروپایی سعی میکنند برای زمان کاری محدودیتهایی قائل شوند، مثلا فرانسه هفته کاری را ۳۵تعریف کرده است. این سقفها تا حدودی نادرست بودهاند و نتوانستند آنطور که طرفداران آن میخواستند، اشتغال را افزایش دهند. آنها همچنین حفرههای زیادی دارند. با این حال اکثر مطالعات تایید میکنند که این مقررات ساعات کاری را کاهش دادهاند.
پول همهچیز نیسترابطه مهم دیگر این است که با ثروتمندتر شدن افراد، معمولا آنها میخواهند کمتر کار کنند. مقاله اخیر صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که در اروپا، میان سرانه تولید ناخالص داخلی و ساعات کار ارتباط قوی وجود دارد. مردم کشورهای ثروتمندتر مانند هلند معمولا کمتر از کشورهای فقیرتر مانند بلغارستان کار میکنند.
با این حال، این سوال همچنان باقی است: آمریکاییها از بسیاری از اروپاییها ثروتمندتر هستند، پس چرا آنها همچنان بیشتر کار میکنند؟ شاید اوقات فراغت یک مساله کنش جمعی باشد. آمریکاییها ممکن است بخواهند از روسای خود مرخصیهای طولانیتر بگیرند؛ اما نگران هستند که بهعنوان افراد تنبل دیده شوند.
مقالهای در سال۲۰۰۵ توسط آلبرتو آلسینا از دانشگاه هاروارد و همکارانش استدلال کرد که اتحادیههای قویتر اروپا در واقع این مشکل اقدام جمعی را با مبارزه برای مرخصی با حقوق حل کردند که درنهایت قانون شد. آمریکا، با وجود اتحادیههای ضعیفتر، یکی از معدود کشورهایی است که مرخصی با حقوق اجباری ندارد.
دورکاری کار خود را میکندیکی از پیشرفتهای جدید و جذاب، اختلاف در ساعات دورکاری است. در سال ۲۰۲۳، نظرسنجی جهانی از نهادهای کاری نشان داد که کارمندان تمام وقت در آمریکا ۱.۴ روز در هفته از خانه کار میکنند؛ درحالیکه در اروپا ۰.۸ روز این کار را انجام میدهند. استفاده از این تقسیم بندی، بر دادههای ساعات کاری گردآوریشده توسط OECD نتیجه قابل توجهی به همراه دارد:
اروپاییها و آمریکاییها اکنون تقریبا به یک اندازه در محل کار، معادل ۱۳۰۰ساعت وقت میگذرانند. به عبارت دیگر، ۱۵درصد اضافی از کاری که آمریکاییها سالانه انجام میدهند، اکنون از خانههای خودشان یا گاهی اوقات در ساحل و شاید از یک شهر در اروپا انجام میشود. آمریکاییها همچنان سختتر کار میکنند، اما لذتبخشتر از گذشته این کار را انجام میدهند.