پاسخ دندان شکن ایران به تحریمهای نفتی امریکا
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۷۱۲۶۲
خرداد؛ با توجه به کاهش صادرات نفت ایران، کارشناسان معتقدند راهکار اساسی بیاثر کردن تحریمهای نفتی گذر از خامفروشی و صادرات فرآوردههای نفتی است؛ راهکاری که باید هرچه زودتر در دستور کار دولت و مجلس قرار گیرد.
همزمان با آغاز فاز دوم تحریمهای نفتی، مایکل پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا از تلاش آمریکا برای به صفر رساندن میزان صادرات نفت ایران خبر داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کارشناسان معتقدند دلیل موثر واقع شدن تحریمهای نفتی، مدل سنتی فروش نفت کشور است بدین صورت که نفت ایران توسط مدیر امور بین الملل شرکت ملی نفت و در قالب محمولههای بسیار بزرگ به مشتریان مشخصی فروخته میشود که رهگیری آن برای آمریکا بسیار ساده است. در نتیجه یکی دیگر از راهکارهایی که در صورت جدیت در پیگیری و اجرای آن میتواند تأثیر قابلتوجهی بر مقابله با تحریمها داشته باشد فروش نفت در بازار بورس است.
مزیتی که صادرات فراوردههای نفتی و فروش نفت خام در بازار بورس دارد؛ تعدد خریداران، کوچک بودن حجم محمولههای نفتی و تنوع محصولات است که درنتیجه در مقایسه با فروش سنتی نفت خام، امکان رهگیری را برای امریکا بسیار سختتر میکند.
هرچند استفاده از ظرفیت بورس انرژی و سایر کانالهای موجود برای فروش نفت ایران میتواند مانع افت محسوس میزان صادرات نفت کشور شود، اما باید توجه داشت که اصلیترین اهرم امریکا برای اعمال فشار اقتصادی به ایران، جلوگیری از صادرات نفت خام این کشور است درنتیجه بهوضوح مشخص است که ایران برای رهایی از این فشار باید زمین بازی را تغییر داده و در راستای توسعه صنایع پالایشی و صادرات فرآورده به جای نفت اقداماتی جدی انجام دهد؛ موضوعی که طی سالهای اخیر بارها توسط کارشناسان و برخی مدیران مطرحشده است. احداث و بهرهبرداری پالایشگاه خلیجفارس یکی از نمونههای موفق ایران در حوزه ساخت و تاسیس صنایع پالایشی است که به اشتغالزایی و کاهش خامفروشی کمک بسزایی کرد و حاکی از توانمندی داخلی کشور در توسعه پتروپالایشگاهها است.
هدایت نقدینگی از بازارهای غیرمولد به سمت توسعه صنایع پالایشیبا توجه به اهمیت توسعه صنایع پالایشی طرحی در کمیسیون انرژی مجلس با عنوان " طرح افزایش ظرفیت پالایشی با استفاده از سرمایههای مردمی" به تصویب رسیده است. این طرح ناظر به ماده ۴۴ قانون برنامه ششم توسعه و کاهش وابستگی اقتصاد به نفت مطرحشده است که ایجاد ظرفیت پالایش ۲.۷ میلیون بشکه نفت و میعانات گازی را تا پایان برنامه مذکور مطالبه کرده است، از این ظرفیت پالایش ۳۶۰ هزار بشکه توسط پالایشگاه ستاره خلیجفارس تأمینشده و ۴۸۰ هزار بشکه مربوط به طرح فراگیر پالایشی سیراف است و باقیمانده آن یعنی ۱.۸۶ میلیون بشکه مربوط به ظرفیت پالایش نفت خام است. در حال حاضر این طرحها هم جانمایی شده و هم از مجوزهای لازم و دانش ساخت و راهاندازی برخوردارند و حتی خوراک لازم نیز تخصیص دادهشده است؛ و در صورت تأمین سرمایه در مدت کوتاهی عملیاتی خواهند شد.
در حال حاضر نقدینگی موجود در بازار فعلی حدود ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومان است و درصورتیکه به مسیر درستی هدایت نشود آسیبهای بسیاری بر پیکره اقتصاد و معیشت مردم وارد خواهد کرد. روشی که این طرح برای تأمین مالی مطرح میکند استفاده از سرمایههای مردمی و هدایت نقدینگی موجود به سمت ساخت ۸ پتروپالایشگاه ۲۵۰ هزار بشکهای است. همچنین دولت موظف است طبق دستورالعمل ذکرشده در این طرح از سرمایهگذاران بخش خصوصی حمایت کند. بهاینترتیب که وزارت نفت موظف است تا سقف ۲ میلیون بشکه به تمام طرحهای پالایشی و پتروپالایشی با ظرفیت ۶۰ هزار بشکه یا بالاتر از آن با شرایطی که در ماده ۵ این قانون آمده است، مجوز خوراک و تعهد تنفس خوراک اعطا کند.
منظور از تنفس خوراک، اعطای خوراک در تمام یا بخشی از سالهای اول و دوم پس از بهرهبرداری واحد یا طرح توسعه ظرفیت پالایشی است به صورتی که هزینه خوراک در این مدت بهعنوان وام به مجموعه سهامداران پالایشگاه یا پتروپالایشگاه بهحساب آید و طی ۱۲ سال با نرخ سود ۴ درصد ارزی مورد بازپرداخت قرار گیرد. ضمناً شرکتهایی که متقاضی دریافت تنفس خوراک هستند باید حداقل ۱۰% و حداکثر ۵۱% سرمایه را تأمین کرده و مابقی آن طبق ضوابط سازمان بورس و اوراق بهادار بهعنوان سهام از طریق پذیرهنویسی به عموم مردم اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی واگذار شود. بهاینترتیب عموم مردم علاوه بر دریافت سود سهام پس از ساخت واحدهای پالایشی؛ بهعنوان سهامدار نیز در این پروژهها حضور خواهند داشت.
کوتاهی مجلس در پاسخ منطقی به تحریمهای نفتی آمریکاعلیرغم تصویب این طرح در کمیسیون انرژی مجلس در آذرماه گذشته، درحالیکه انتظار میرفت با توجه به شدت و سرعت عملکرد امریکا برای تحریم و فشار به ایران مجلس و دولت نیز همه نیروی خود را برای مقابله به کار بگیرند، اما متأسفانه ظاهراً ضرورت اجرای طرحهایی ازایندست هنوز توسط دو قوه آنچنانکه باید و شاید درک نشده و این طرح هنوز در صف انتظار برای بررسی و تصویب در صحن مجلس روی میز مانده. مسالهای که منجر به گلایهی رهبری نیز در سخنرانی سال جدید شد. درحالیکه ضربه به اقتصاد ایران اولویت اول امریکا است میطلبد مجلس و دولت نیز برای مقابله با فشارهای امریکا و بررسی و اجرای راهکارهای موجود هرچه سریعتر دستبهکار شوند.
برچسب ها: نفت ، ایران ، تحریم نفتی ، پالایشگاه نفت ، پتروپالایشگاه
منبع: خرداد
کلیدواژه: نفت ایران تحریم نفتی پالایشگاه نفت پتروپالایشگاه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۷۱۲۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرطان اسرائیل در روزهای پایانی
پانزدهم سپتامبر ۲۰۲۰ (۲۵ شهریور ۱۳۹۹) هنگامی که سران دو دولت عربی امارات و بحرین در قالب معاهده ابراهیم به میزبانی دونالد ترامپ رئیسجمهور وقت امریکا، توافق عادیسازی با رژیم صهیونیستی را امضا کردند، شاید کمتر ناظر و تحلیلگری فکر میکرد که این توافقنامه سیاسی - امنیتی که آن روزها رویکرد اقتصادیاش بیشتر تبلیغ میشد و حتی به نفع صلح و امنیت منطقه تفسیر میشد، به سرنوشتی دچار شود که اکنون نه فقط هیچ اثری از آن نیست که اکنون دانشجویان دانشگاههای امریکا، اروپا و کانادا مدافع آرمان فلسطین شدهاند و اعتراضات گسترده آنها به چالشی امنیتی برای سران دولتهای غربی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
به گزارش ایسنا، رحیم زیادعلی در سرمقاله روزنامه جوان با این مقدمه نوشت: هدف خطرناکترین توافق عادیسازی روابط، ادغام رژیم صهیونیستی در جوامع عربی و اسلامی و نادیده گرفتن مسئله فلسطین در ازای برخی منافع اقتصادی بود، که این طرح امنیتی و سیاسی قرار بود از طریق گشایش سفارتخانههای رژیم صهیونیستی در پایتختهای عربی اجرایی شود که حتی زمزمههایی برای عادیسازی روابط عربستان سعودی هم شنیده شد.
عملیات غرورانگیز مجاهدان فلسطینی در قالب طوفان الاقصی در ۱۵ مهر سال ۱۴۰۲ (۷ اکتبر ۲۰۲۳)، اما همه این رشتهها را پنبه کرد و چنان ضربهای به رژیم صهیونیستی زد که هیمنه آن در ابعاد دفاعی، امنیتی، نظامی و اجتماعی یکجا فروپاشید.
رژیم صهیونیستی پس از آن برای جبران حیثیت از بین رفته خود با حمایت و پشتیبانی امریکا و دیگر شرکای غربیاش، حملات موشکی، توپخانهای و زمینی گستردهای را علیه ساکنان بیدفاع غزه در گستره ۳۶۰ کیلومتر مربع تدارک دید که حاصل آن شهادت ۳۴ هزار نفر از زنان و کودکان این جغرافیای کوچک است، بیآنکه در حوزه نظامی دستاوردی برای سران رژیم صهیونیستی درپی داشته باشد. همین جنایات و نسل کشی هاست که اکنون و پس از قریب به هشت ماه از عملیات طوفان الاقصی، فلسطین نه تنها مسئله دنیای اسلام که فراتر از آن به مسئله اول جهان تبدیل شده است.
گسترش دامنه اعتراضات دانشجویی در امریکا و اروپا علیه رژیم صهیونیستی که این روزها با شدیدترین روشهای پلیسی، به خشونت کشیده شده است، فقط نمونهای از این خیزش جهانی است که روز به روز در حال افزایش است. مهاجرت معکوس یهودیان از سرزمینهای اشغالی، اختلافات درونی سران ارتش صهیونیستی و شکنندگی و بیثباتی سیاسی هم از چالشهای امنیتی است که هراز گاهی اخبار آن به رغم سانسور شدید، سر از رسانهها در میآرود. رژیم «غیرقابل ترمیم» صهیونیستی، اما با وجود این همه چالش امنیتی، دفاعی و سیاسی ۱۳ فروردین ماه گذشته دست به حماقت بزرگتری زد و ساختمان کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق سوریه را هدف حمله موشکی قرار داد که طی آن هفت تن از مستشاران جمهوری اسلامی ایران را به شهادت رساند.
سران رژیم شاید با این تصور که جمهوری اسلامی ایران از رویارویی مستقیم ابا خواهد داشت و در صورت اقدام متقابل ایران، امریکا و دولتهای غربی را در کنار خود خواهند داشت، دست به قمار بزرگی زدند که نتیجه آن از هر دو سو باخت مطلق بود. پس از حمله تروریستی به بخش کنسولی جمهوری اسلامی ایران در دمشق، صبر استراتژیک جمهوری اسلامی ایران به سر آمد و رهبر معظم انقلاب اسلامی، رسماً و علناً از پاسخ پشیمان کننده و سیلی به سران رژیم صهیونیستی سخن به میان آوردند. وعدهای که چندان طول نکشید و بامداد ۲۶ فروردین نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یک عملیات ترکیبی که «وعده صادق» نامگذاری شد، با استفاده از انواع پهپادها و موشکهای بالستیک و کروز، مواضع دفاعی و امنیتی رژیم صهیونیستی را درهم کوبید. آنهم در شرایطی که به اذعان بسیاری بیش از ۲۰ کشور از جمله شرکای غربی و متحدان منطقهای در مقابله پدافندی با حمله تلافی جویانه جمهوری اسلامی ایران بسیج شدند و در عمل نتوانستند مانع از عبور موشکها و پهپادهای تهاجمی ایران از آسمان رژیم اشغالی و گنبد آهنین پوشالین شوند.
اکنون که تحولات سه سال گذشته را مرور میکنیم، نه تنها از طرح عادیسازی روابط خبری نیست، که سران رژیم صهیونیستی در حصارهای امنیتی خود هم احساس نا امنی میکنند. آنها نه تنها با حملات جنایتکارانه نتوانستند غزه را فتح کنند و اسرای نظامی خود را آزاد کنند، بلکه برای رهایی از این باتلاق خود ساخته، حاضر شدهاند به مطالبات مجاهدان فلسطینی تن بدهند و برای به تأخیر انداختن مرگ تدریجی خود زمان بخرند. اما این تحرکات نتیجهای در اصل ماجرا ایجاد نخواهد کرد. رژیم صهیونیستی اکنون نزد افکار عمومی جهان مرده است و دانشگاههای امریکا و اروپا به جنازه او لگد میزنند. روند تحولات هیچ چشم انداز روشنی را برای رژیم صهیونیستی ترسیم نمیکند، سرطان بدخیم اسرائیل روزهای پایانی خود را سپری میکند.
انتهای پیام